• بسیاری از ما
    هنوز در حال التیام از چیزهایی هستیم
    که هرگز سزاوارش نبودیم…
    بسیاری از ما هنوز در حال التیام از چیزهایی هستیم که هرگز سزاوارش نبودیم…
    Like
    3
    2 Comentários 0 Compartilhamentos 958 Visualizações 87
  • از نظر من ارتش، ازدواج، کلیسا و بانک؛ چهار سوار آخرالزمان هستن. آره، بخندین، اشکال نداره…

    #سایه باد_کارلوس روئیز زافون
    از نظر من ارتش، ازدواج، کلیسا و بانک؛ چهار سوار آخرالزمان هستن. آره، بخندین، اشکال نداره… #سایه باد_کارلوس روئیز زافون
    Yay
    1
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 1593 Visualizações
  • ما از وحشتِ فراموش کردنِ دیگران است که عکسِ آن ها را به دیوار می‌کوبیم، یا رویِ طاقچه می‌گذاریم. یک وفاداریِ کاذِب!
    خودِ ما به عکس هایی که به دیوارهایِ اتاقمان می‌کوبیم نگاه نمی‌کنیم، یا خیلی به ندرت و تصادفاً نگاه می کنیم. ما به حضورِ دائم و به چشم نیامدنیِ آن‌ها عادت می‌کنیم.
    عکس، فقط برایِ مهمان است!
    این را یادتان باشد، که ذرّه ای در قلب، بهتر از کوهی بر رویِ دیوار است!

    #رونوشت، بدونِ اصل_نادر ابراهیمی
    ما از وحشتِ فراموش کردنِ دیگران است که عکسِ آن ها را به دیوار می‌کوبیم، یا رویِ طاقچه می‌گذاریم. یک وفاداریِ کاذِب! خودِ ما به عکس هایی که به دیوارهایِ اتاقمان می‌کوبیم نگاه نمی‌کنیم، یا خیلی به ندرت و تصادفاً نگاه می کنیم. ما به حضورِ دائم و به چشم نیامدنیِ آن‌ها عادت می‌کنیم. عکس، فقط برایِ مهمان است! این را یادتان باشد، که ذرّه ای در قلب، بهتر از کوهی بر رویِ دیوار است! #رونوشت، بدونِ اصل_نادر ابراهیمی
    Like
    2
    2 Comentários 0 Compartilhamentos 2197 Visualizações
  • ..... مگر چقدر وقت داریم؟
    یک قطره ایم که می چکیم در تن کویر و تمام می شویم..

    #یک عاشقانهٔ آرام_نادر ابراهیمی
    ..... مگر چقدر وقت داریم؟ یک قطره ایم که می چکیم در تن کویر و تمام می شویم.. #یک عاشقانهٔ آرام_نادر ابراهیمی
    Like
    Love
    3
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 907 Visualizações
  • من دیگه بچه نیستم. صبح‌ها خسته از خواب پا میشم.

    #عامه پسند_چالرز بوکفسکی
    من دیگه بچه نیستم. صبح‌ها خسته از خواب پا میشم. #عامه پسند_چالرز بوکفسکی
    Like
    2
    2 Comentários 0 Compartilhamentos 1444 Visualizações
  • مرد بیست ساله با یک فکر تحریک می‌شود و مرد چهل ساله با تماس پوست. اما برای مرد سی ساله زنی شبح‌وار خطرناک‌تر از هر چیزی است.

    #زن در ریگ روان_کوبه آبه
    مرد بیست ساله با یک فکر تحریک می‌شود و مرد چهل ساله با تماس پوست. اما برای مرد سی ساله زنی شبح‌وار خطرناک‌تر از هر چیزی است. #زن در ریگ روان_کوبه آبه
    Like
    2
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 1408 Visualizações
  • شعر زیباست ولی از آن زیباتر این است که شاعرانه زندگی کنیم.

    #گدا_نجیب محفوظ
    شعر زیباست ولی از آن زیباتر این است که شاعرانه زندگی کنیم. #گدا_نجیب محفوظ
    Like
    2
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 1683 Visualizações
  • ی چیزی که خیلی روم تأثیر گذاشت این خانومه بود، که بغلم نشسته بود و همه ش گریه می‌کرد. هرچی فیلمه مزخرف‌تر می شد بیش‌تر گریه می‌کرد. آدم فکر می‌کرد چون آدمِ مهربونیه داره گریه می‌کنه، ولی از این خبرا نبود! من بغلش نشسته بودم و خوب می‌دونم. ی بچّه همراهش بود که طفلک خیلی خسته شده بود و می‌خواست بِرِه دستشویی، ولی خانوم هِی بهش می‌گفت آروم بگیره و مواظب رفتارش باشه! اندارهٔ ی گرگ مهربون بود. بعضیا اینطورین!! واسه ی فیلمِ چرت و پرت اشک می ریزن، ولی توو بیش‌ترِ موارد، حرومزاده‌هایِ پستی ان. :)
    #ناتوردشت_دیوید سالینجر
    ی چیزی که خیلی روم تأثیر گذاشت این خانومه بود، که بغلم نشسته بود و همه ش گریه می‌کرد. هرچی فیلمه مزخرف‌تر می شد بیش‌تر گریه می‌کرد. آدم فکر می‌کرد چون آدمِ مهربونیه داره گریه می‌کنه، ولی از این خبرا نبود! من بغلش نشسته بودم و خوب می‌دونم. ی بچّه همراهش بود که طفلک خیلی خسته شده بود و می‌خواست بِرِه دستشویی، ولی خانوم هِی بهش می‌گفت آروم بگیره و مواظب رفتارش باشه! اندارهٔ ی گرگ مهربون بود. بعضیا اینطورین!! واسه ی فیلمِ چرت و پرت اشک می ریزن، ولی توو بیش‌ترِ موارد، حرومزاده‌هایِ پستی ان. :) #ناتوردشت_دیوید سالینجر
    Like
    3
    2 Comentários 0 Compartilhamentos 2627 Visualizações
  • اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست می‌رود. مانند خانه ای متروکه اسیر تنهایی ای تلخ می‌شوی؛ ناقص می‌مانی. خلأ محبوبِ از دست رفته را همچون رازی در درونت حفظ می‌کنی. چنان زخمی است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمی‌یابد. چنان زخمی است که حتی زمانی که خوب شود، باز خون چکان است. گمان می‌کنی دیگر هیچ گاه نخواهی خندید، سبک نخواهی شد. زندگی ات به کورمال کورمال رفتن در تاریکی شبیه می‌شود؛ بی آن که پیش رویت را ببینی، بی آن که جهت را بدانی، فقط زمان حال را نجات می‌دهی… شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات مانده ای. اما فقط در چنین وضعیتی، یعنی زمانی که هر دو چشم با هم در تاریکی بمانند، چشم سومی در وجود انسان باز می‌شود. چشمی که بسته نمی‌شود… و فقط آن هنگام است که می‌فهمی این درد ابدی نیست. پس از خزان موسمی دیگر، پس از گذر از این بیابان وادی ای دیگر در راه است؛ پس از این فراق نیز وصالی ابدی.
    .
    با چشم معنوی که نگاه کنی، شخصی را که تازه از دست داده ای، همه جا می‌بینی. در قطره ای که به دریا می‌افتد، در جزر و مد که با بدر حرکت می‌کند و در نسیمی که می‌وزد به او بر می‌خوری. در رملِ کشیده بر شن، در دانه بلوری که زیر آفتاب می‌درخشد، در تبسم کودک تازه متولد شده، در نبض مچ دستت او را می‌بینی. وقتی در همه جا و همه چیز می‌بینمش، چه طور می‌توانم بگویم شمس رفته؟

    #ملت عشق_الیف شافاک
    اگر یکی را که دوستش داری از دست بدهی، بخشی از وجودت همراه با او از دست می‌رود. مانند خانه ای متروکه اسیر تنهایی ای تلخ می‌شوی؛ ناقص می‌مانی. خلأ محبوبِ از دست رفته را همچون رازی در درونت حفظ می‌کنی. چنان زخمی است که با گذشت زمان، هر قدر هم طولانی، باز تسکین نمی‌یابد. چنان زخمی است که حتی زمانی که خوب شود، باز خون چکان است. گمان می‌کنی دیگر هیچ گاه نخواهی خندید، سبک نخواهی شد. زندگی ات به کورمال کورمال رفتن در تاریکی شبیه می‌شود؛ بی آن که پیش رویت را ببینی، بی آن که جهت را بدانی، فقط زمان حال را نجات می‌دهی… شمع دلت خاموش شده، در شب ظلمات مانده ای. اما فقط در چنین وضعیتی، یعنی زمانی که هر دو چشم با هم در تاریکی بمانند، چشم سومی در وجود انسان باز می‌شود. چشمی که بسته نمی‌شود… و فقط آن هنگام است که می‌فهمی این درد ابدی نیست. پس از خزان موسمی دیگر، پس از گذر از این بیابان وادی ای دیگر در راه است؛ پس از این فراق نیز وصالی ابدی. . با چشم معنوی که نگاه کنی، شخصی را که تازه از دست داده ای، همه جا می‌بینی. در قطره ای که به دریا می‌افتد، در جزر و مد که با بدر حرکت می‌کند و در نسیمی که می‌وزد به او بر می‌خوری. در رملِ کشیده بر شن، در دانه بلوری که زیر آفتاب می‌درخشد، در تبسم کودک تازه متولد شده، در نبض مچ دستت او را می‌بینی. وقتی در همه جا و همه چیز می‌بینمش، چه طور می‌توانم بگویم شمس رفته؟ #ملت عشق_الیف شافاک
    Like
    Love
    4
    4 Comentários 0 Compartilhamentos 2571 Visualizações
  • اگر همه ی دردهایم تو بودی، همیشه پیشت میماندم… ولی دردها بی شمارند.

    #آخرین انار دنیا_بختیار علی
    اگر همه ی دردهایم تو بودی، همیشه پیشت میماندم… ولی دردها بی شمارند. #آخرین انار دنیا_بختیار علی
    Like
    3
    2 Comentários 0 Compartilhamentos 1936 Visualizações