• فکر می‌کنم جهان بیش‌ از کمی سمّی است و من و او برای تشخیص آن ساخته شده‌ایم. به او می‌گویم که خیلی جاها قدرِ قناری‌ها را می‌دانند. جاهایی هست که قناری‌ها در آن، شَمَن و شاعر و فرزانه‌اند، اما نه این‌جا.

    #جنگجوی عشق_گلنن دویل ملتن
    فکر می‌کنم جهان بیش‌ از کمی سمّی است و من و او برای تشخیص آن ساخته شده‌ایم. به او می‌گویم که خیلی جاها قدرِ قناری‌ها را می‌دانند. جاهایی هست که قناری‌ها در آن، شَمَن و شاعر و فرزانه‌اند، اما نه این‌جا. #جنگجوی عشق_گلنن دویل ملتن
    Like
    2
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 2821 Visualizações
  • مریم مقدس از من نخواست که توبه کنم. او از من خواست که آرام بگیرم.

    #جنگجوی عشق_گلنن دویل ملتن
    مریم مقدس از من نخواست که توبه کنم. او از من خواست که آرام بگیرم. #جنگجوی عشق_گلنن دویل ملتن
    Like
    3
    2 Comentários 0 Compartilhamentos 2544 Visualizações
  • به آن‌هایی فکر می‌کنم که به نظر می‌رسد خیلی به خدا نزدیک‌اند، همان‌هایی که معمولاً لباس خاصی نمی‌پوشند و روی مبل‌های کلیسا نمی‌نشینند، آن‌ها لباس معمولی می‌پوشند و روی صندلی‌های تاشوی جلسات خودشناسی می‌نشینند. آن‌ها دیگر از تزئین خودشان خسته شده‌اند. آن‌ها همان‌هایی هستند که دیگر تظاهر نمی‌کنند. همان‌هایی که می‌دانند رنج آن‌ها را به پایین‌ترین لایه رسانده، و پایین‌ترین لایه، آغاز یک زندگیِ صادقانه و سفر روحی‌ست. آن‌هایی که وجود دارند و می‌دانند هر چیزِ پنهان‌شده، درست مقابل چشمان خداست. آن‌ها چیزی را می‌پرسند که آن روز کریگ توی دفتر روانپزشک از من پرسید. "فقط می‌خوام بدونم دوباره می‌تونی منو بشناسی و دوسم داشته باشی یا نه؟" بله. خدا بی‌مُزد و منت دوست‌مان دارد. اما "بله" های ما در مورد یکدیگر، سخت‌تر به دست می‌آیند.

    #جنگجوی عشق_گلنن دویل ملتن
    به آن‌هایی فکر می‌کنم که به نظر می‌رسد خیلی به خدا نزدیک‌اند، همان‌هایی که معمولاً لباس خاصی نمی‌پوشند و روی مبل‌های کلیسا نمی‌نشینند، آن‌ها لباس معمولی می‌پوشند و روی صندلی‌های تاشوی جلسات خودشناسی می‌نشینند. آن‌ها دیگر از تزئین خودشان خسته شده‌اند. آن‌ها همان‌هایی هستند که دیگر تظاهر نمی‌کنند. همان‌هایی که می‌دانند رنج آن‌ها را به پایین‌ترین لایه رسانده، و پایین‌ترین لایه، آغاز یک زندگیِ صادقانه و سفر روحی‌ست. آن‌هایی که وجود دارند و می‌دانند هر چیزِ پنهان‌شده، درست مقابل چشمان خداست. آن‌ها چیزی را می‌پرسند که آن روز کریگ توی دفتر روانپزشک از من پرسید. "فقط می‌خوام بدونم دوباره می‌تونی منو بشناسی و دوسم داشته باشی یا نه؟" بله. خدا بی‌مُزد و منت دوست‌مان دارد. اما "بله" های ما در مورد یکدیگر، سخت‌تر به دست می‌آیند. #جنگجوی عشق_گلنن دویل ملتن
    Like
    3
    0 Comentários 0 Compartilhamentos 3964 Visualizações