• میان تردید پاییز برای ماندن و رفتن،
    و میان شتاب زمستان برای آمدن،
    یک روز
    یک جایی
    شاید همین فردا
    خیال تبسم یک نفر،
    غبار اندوه دلت را خواهد زدود و بی‌خبر، شب‌نشین قلبت خواهد شد ...

    #یلدا_مبارک

    میان تردید پاییز برای ماندن و رفتن، و میان شتاب زمستان برای آمدن، یک روز یک جایی شاید همین فردا خیال تبسم یک نفر، غبار اندوه دلت را خواهد زدود و بی‌خبر، شب‌نشین قلبت خواهد شد ... #یلدا_مبارک
    Love
    3
    4 Comments 0 Shares 392 Views
  • بفرمایین ب تعداد کاربرای دلگو .. نفری دو تیکه
    بفرمایین 😋🙂 ب تعداد کاربرای دلگو🥰 .. نفری دو تیکه 😋
    Like
    Love
    3
    6 Comments 0 Shares 389 Views
  • بفرما .. یک برا من، یکی برا تو
    بفرما .. یک برا من، یکی برا تو 🙂
    Wow
    2
    16 Comments 0 Shares 486 Views
  • می‌دونی ویژگی کسی که دوستت داره چیه؟
    اولین اولویتش تویی!
    کنارش حس امنیت داری!
    کاری نمیکنه که تو حس ناکافی بودن بهت دست بده!
    تورو با هیچکس مقایسه نمیکنه!
    همیشه جوری نگات میکنه که انگار تنها کسی هستی که تو این دنیا وجود داره!
    و این قشنگ ترین شکل دوست داشتنه...
    می‌دونی ویژگی کسی که دوستت داره چیه؟ اولین اولویتش تویی! کنارش حس امنیت داری! کاری نمیکنه که تو حس ناکافی بودن بهت دست بده! تورو با هیچکس مقایسه نمیکنه! همیشه جوری نگات میکنه که انگار تنها کسی هستی که تو این دنیا وجود داره! و این قشنگ ترین شکل دوست داشتنه...
    Like
    4
    2 Comments 0 Shares 335 Views
  • فراموش نکن که خوش قلبی تو را قشنگ میکند
    و در نظر دیگران زیبا جلوه می‌دهد
    حتی اگر رنگت سیاه باشد.
    فراموش نکن که خوش قلبی تو را قشنگ میکند و در نظر دیگران زیبا جلوه می‌دهد حتی اگر رنگت سیاه باشد.
    Like
    Love
    4
    1 Comments 0 Shares 311 Views
  • #حکایت

    ⚽️

    یه همبازی داشتم دورانِ توپ پلاستیکی،
    توپ چهل تیکه داشت.

    وقتی می‌خواستیم فوتبال بازی کنیم
    می‌گفت به یه شرط توپ چهل تیکه‌ام رو میارم.
    به شرط اینکه من کاپیتان باشم.

    فوتبالش؟! نابود ...
    دور کمرش ده برابر قدش بود.
    ایشی‌زاکیِ محل بود
    ولی نه به اون بانمکی ...

    واسه بازی یار انتخاب می‌کرد.
    یار که چه عرض کنم، دوستاش رو انتخاب می‌کرد.

    تو پنج دقیقه انقدر گل می‌خوردن که
    توپش رو برمی‌داشت و با قهر می‌رفت خونه ...
    ما هم عشق توپ چهل تیکه ...

    کارمون به جایی رسیده بود که
    برای بازی کردن با توپ چهل تیکه
    گل نمی زدیم.

    دروازه‌ی خالی رو می‌زدیم تو در و دیوار،
    که صاحب توپ چهل تیکه قهر نکنه ...

    اون همبازیِ ما بعدِ یه مدت
    باورش شد که فوتبالش خوبه ...
    که ما نمی‌تونیم بهشون گل بزنیم.

    دیگه کم کم گل زدن یادمون رفت.
    بخاطر یه توپ چهل تیکه،
    ضعیف بودن رو انتخاب کردیم
    و رقیب رو قوی نشون دادیم.

    همین مثال رو تو تمام زندگیمون نگاه کنیم.
    چه جاهایی جلوی چه کسایی
    خودمون رو ضعیف نشون دادیم
    و توهمِ قوی بودن رو به دیگران دادیم.

    می‌خوام بگم با همون توپ پلاستیکی بازی کنید،
    ولی هیچ وقت جلوی کسی ضعف نشون ندید.

    چون توهم قوی بودن بهش دست میده.
    چون گل زدن رو، قوی بودن رو فراموش می‌کنید.

    #حکایت ⚽️ یه همبازی داشتم دورانِ توپ پلاستیکی، توپ چهل تیکه داشت. وقتی می‌خواستیم فوتبال بازی کنیم می‌گفت به یه شرط توپ چهل تیکه‌ام رو میارم. به شرط اینکه من کاپیتان باشم. فوتبالش؟! نابود ... دور کمرش ده برابر قدش بود. ایشی‌زاکیِ محل بود ولی نه به اون بانمکی ... واسه بازی یار انتخاب می‌کرد. یار که چه عرض کنم، دوستاش رو انتخاب می‌کرد. تو پنج دقیقه انقدر گل می‌خوردن که توپش رو برمی‌داشت و با قهر می‌رفت خونه ... ما هم عشق توپ چهل تیکه ... کارمون به جایی رسیده بود که برای بازی کردن با توپ چهل تیکه گل نمی زدیم. دروازه‌ی خالی رو می‌زدیم تو در و دیوار، که صاحب توپ چهل تیکه قهر نکنه ... اون همبازیِ ما بعدِ یه مدت باورش شد که فوتبالش خوبه ... که ما نمی‌تونیم بهشون گل بزنیم. دیگه کم کم گل زدن یادمون رفت. بخاطر یه توپ چهل تیکه، ضعیف بودن رو انتخاب کردیم و رقیب رو قوی نشون دادیم. همین مثال رو تو تمام زندگیمون نگاه کنیم. چه جاهایی جلوی چه کسایی خودمون رو ضعیف نشون دادیم و توهمِ قوی بودن رو به دیگران دادیم. می‌خوام بگم با همون توپ پلاستیکی بازی کنید، ولی هیچ وقت جلوی کسی ضعف نشون ندید. چون توهم قوی بودن بهش دست میده. چون گل زدن رو، قوی بودن رو فراموش می‌کنید. 💯
    Like
    2
    4 Comments 0 Shares 518 Views
  • یک روز که از همه‌چیز دست کشیدم
    تا برای تو خانه‌ای باشم،
    پشت در ماندم.
    قلبی اگر داشتی، برای این جمله
    ساعت‌ها گریه می‌کردی.
    یک روز که از همه‌چیز دست کشیدم تا برای تو خانه‌ای باشم، پشت در ماندم. قلبی اگر داشتی، برای این جمله ساعت‌ها گریه می‌کردی.
    Like
    2
    0 Comments 0 Shares 261 Views
  • چیکار کنم حالت خوب شه عشقم؟
    میخوای بریم برینیم رو سر مردم و ماشینا :)
    چیکار کنم حالت خوب شه عشقم؟ میخوای بریم برینیم رو سر مردم و ماشینا :)
    Haha
    Like
    4
    0 Comments 0 Shares 474 Views
  • چه زیبامیشود گاهی،به شخصی مبتلا گشتن
    برای "یک‌ نفر " ماندن ، برای "یک نفر" مُردن
    بشوراند ضمیر یاد ،" گُلی " در نقش یک بانی
    دچارش باشی و حتما ، همیشه ، تا ابد بودن
    حریقی مبتلا باشی ، به چشم آشنای دوست
    مهم اصلا نباشد که ، غم بیگانه را خوردن
    صدایت او ، ذهنت او ، تمامت سهم او باشد
    مثالِ عشق یک سرباز به مرز و ،باور و ،میهن
    و آنچه عشق انگارند به طبعِ تیشه ی فرهاد
    شُکوهِ تلخِ شیرینش ،نه پتک و رعشه ی آهن
    کفایت می کند بودن ، برای هم اگر چه دور
    همه جان در حصار او،نهی بر مسلکش گردن
    چه زیبامیشود گاهی،به شخصی مبتلا گشتن
    برای "یک‌ نفر" ماندن ، برای "یک نفر" مردن

    🖊 رضا زارعی قروه
    چه زیبامیشود گاهی،به شخصی مبتلا گشتن برای "یک‌ نفر " ماندن ، برای "یک نفر" مُردن بشوراند ضمیر یاد ،" گُلی " در نقش یک بانی دچارش باشی و حتما ، همیشه ، تا ابد بودن حریقی مبتلا باشی ، به چشم آشنای دوست مهم اصلا نباشد که ، غم بیگانه را خوردن صدایت او ، ذهنت او ، تمامت سهم او باشد مثالِ عشق یک سرباز به مرز و ،باور و ،میهن و آنچه عشق انگارند به طبعِ تیشه ی فرهاد شُکوهِ تلخِ شیرینش ،نه پتک و رعشه ی آهن کفایت می کند بودن ، برای هم اگر چه دور همه جان در حصار او،نهی بر مسلکش گردن چه زیبامیشود گاهی،به شخصی مبتلا گشتن برای "یک‌ نفر" ماندن ، برای "یک نفر" مردن 🖊 رضا زارعی قروه
    Love
    Like
    3
    1 Comments 0 Shares 900 Views
  • ‏چهار سال پیش ترمینال همدان بودم یه اقایی بغل دستم نشسته بود گفت اتوبوسم نیم ساعت دیگه حرکت میکنه یه چُرت کوچولو میزنم بیست دقیقه بعد بیدارم کن،
    الان یادم اومد.
    ‏چهار سال پیش ترمینال همدان بودم یه اقایی بغل دستم نشسته بود گفت اتوبوسم نیم ساعت دیگه حرکت میکنه یه چُرت کوچولو میزنم بیست دقیقه بعد بیدارم کن، الان یادم اومد.🥴
    Haha
    3
    2 Comments 0 Shares 740 Views
More Results