• بگو اَــَــــَــــَــــَــــَـــَـ
    بگو اَــَــــَــــَــــَــــَـــَـ 😂
    Haha
    Wow
    2
    4 Yorumlar 0 hisse senetleri 1009 Views
  • ۳۲ دقیقه بامداد تون بخیر
    ۳۲ دقیقه بامداد تون بخیر 🙂
    Like
    2
    2 Yorumlar 0 hisse senetleri 1024 Views
  • سلام صبح دوستان بخیر .. تندرست باشید
    سلام 🙂 صبح دوستان بخیر .. تندرست باشید
    Like
    Wow
    3
    6 Yorumlar 0 hisse senetleri 1084 Views
  • این تویی وقتی نور بهت میتابه
    این تویی وقتی نور بهت میتابه
    Love
    Wow
    3
    5 Yorumlar 0 hisse senetleri 1083 Views
  • يكي را دوست می دارم ، ولی افسوس او هرگز نمی داند
    نگاهش میكنم ، شايد بخواند از نگاه من ، كه او را دوست دارم
    ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند
    به دلگو نوشتم من ، كه او را دوست میدارم
    ولی افسوس او ، دلگو نمی آید یا کم می آید
    صبا را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت
    بگو از من به دل دارم ، تو را من دوست می دارم
    ولی ناگه صبا باطری پیامی داد ، شارژت رو به پایان است
    (قاطی پاطی ازمن و معین)ههههههههههههه
    يكي را دوست❤️ می دارم ، ولی افسوس او هرگز نمی داند😭 نگاهش 😎 میكنم ، شايد بخواند از نگاه من ، كه او را دوست دارم ولی افسوس او هرگز نگاهم را نمی خواند😭 به دلگو🤠 نوشتم من ، كه او را دوست میدارم ولی افسوس او ، دلگو نمی آید یا کم می آید 😂 صبا💨 را ديدم و گفتم صبا دستم به دامانت بگو از من به دل دارم ، تو را من دوست می دارم ولی ناگه صبا باطری🤩 پیامی داد ، شارژت 💘رو به پایان است (قاطی پاطی ازمن و معین)ههههههههههههه
    Like
    Haha
    3
    12 Yorumlar 0 hisse senetleri 1110 Views
  • ‏هزار سال میان جنگل ستاره‌ها
    پی تو گشته‌ام؛
    ستاره‌ای نگفت کزاین سرای بی کسی، کسی صدات می‌کند؟
    هنوز دیر نیست؛
    هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست!
    عزیز هم‌زبان ،
    تو در کدام کهکشان نشسته‌ای؟!
    #هوشنگ_ابتهاج
    ‏هزار سال میان جنگل ستاره‌ها پی تو گشته‌ام؛ ستاره‌ای نگفت کزاین سرای بی کسی، کسی صدات می‌کند؟ هنوز دیر نیست؛ هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست! عزیز هم‌زبان ، تو در کدام کهکشان نشسته‌ای؟! #هوشنگ_ابتهاج
    Like
    3
    6 Yorumlar 0 hisse senetleri 4017 Views 104


  • شبی که از ذوقِ فرداش خوابتون نبره
    از خودِ فرداش هم قشنگتره....
    براتون همچین شبی رو آرزو میکنم.✨️
    شبتون بخیر...
    شبی که از ذوقِ فرداش خوابتون نبره از خودِ فرداش هم قشنگتره.... براتون همچین شبی رو آرزو میکنم.✨️ شبتون بخیر...💫
    Like
    Yay
    4
    1 Yorumlar 0 hisse senetleri 1357 Views
  • اما درختی هست که مرا نگهداری کند. آبی هست که مرا با خودش ببرد. غاری هست که مرا پناه دهد و بیرونم نکند، من فقط درون دفترها مرده‌ام، تنها در مقابل آن قانونی که بر دنیا حکم می‌کند مرده‌ام، من در مقابل گنجینه طبیعت نمرده‌ام، در حساب آب و پرنده و درخت و ابرها نمرده‌ام، از این جهان سهمی دارم..

    #اخرین انار دنیا_بختیار علی
    اما درختی هست که مرا نگهداری کند. آبی هست که مرا با خودش ببرد. غاری هست که مرا پناه دهد و بیرونم نکند، من فقط درون دفترها مرده‌ام، تنها در مقابل آن قانونی که بر دنیا حکم می‌کند مرده‌ام، من در مقابل گنجینه طبیعت نمرده‌ام، در حساب آب و پرنده و درخت و ابرها نمرده‌ام، از این جهان سهمی دارم.. #اخرین انار دنیا_بختیار علی
    Like
    2
    1 Yorumlar 0 hisse senetleri 2719 Views
  • سلام دوستان صبحتون بخیر و با لبخند
    سلام دوستان 🙂 صبحتون بخیر و با لبخند 🥰
    Like
    3
    0 Yorumlar 0 hisse senetleri 962 Views
  • دلم می‌خواهد ساده‌ترین احساس را توضیح دهم
    شادی یا غم را
    ولی نه مثل دیگران
    که به ریشه‌های باران یا خورشید می‌رسند.

    دلم می‌خواهد نوری را شرح دهم
    که در من زاده می‌شود
    و می‌دانم که
    به هیچ ستاره‌ای شبیه نیست
    آن‌قدرها روشن نیست
    چندان ناب نیست
    و قطعیتی ندارد.

    می‌خواهم شجاعت را توصیف کنم
    بی‌آن‌که شیری خاک‌آلوده را پشت سرم بکشانم
    یا هراس را
    بی‌آن‌که آب از آب تکان بخورد

    برای آن‌که راه دیگری بیابم
    همه‌ی استعاره ها را می‌بخشم
    تا یک کلمه بازگردد
    کلمه‌ای که از سینه‌ام چون دنده‌ای بیرون می‌جهد
    کلمه‌ای
    که در مرزهای پوستم محاصره شده است.

    ولی انگار ممکن نیست.

    #زبیگنیف هربرت
    دلم می‌خواهد ساده‌ترین احساس را توضیح دهم شادی یا غم را ولی نه مثل دیگران که به ریشه‌های باران یا خورشید می‌رسند. دلم می‌خواهد نوری را شرح دهم که در من زاده می‌شود و می‌دانم که به هیچ ستاره‌ای شبیه نیست آن‌قدرها روشن نیست چندان ناب نیست و قطعیتی ندارد. می‌خواهم شجاعت را توصیف کنم بی‌آن‌که شیری خاک‌آلوده را پشت سرم بکشانم یا هراس را بی‌آن‌که آب از آب تکان بخورد برای آن‌که راه دیگری بیابم همه‌ی استعاره ها را می‌بخشم تا یک کلمه بازگردد کلمه‌ای که از سینه‌ام چون دنده‌ای بیرون می‌جهد کلمه‌ای که در مرزهای پوستم محاصره شده است. ولی انگار ممکن نیست. #زبیگنیف هربرت
    Like
    4
    2 Yorumlar 0 hisse senetleri 3154 Views