به روز رسانی های اخیر
  • بیین ما معتادِ فضای مجازی نیستیم
    فقط فرار می‌کنیم از اون لحظه که گوشی رو بذاریم
    کنار وُ تنها بشیم با خودمون، بعد فکر وُ خیال و ُ اضطراب وُ دلمُردگی بیاد سراغمون

    بیین ما معتادِ فضای مجازی نیستیم فقط فرار می‌کنیم از اون لحظه که گوشی رو بذاریم کنار وُ تنها بشیم با خودمون، بعد فکر وُ خیال و ُ اضطراب وُ دلمُردگی بیاد سراغمون
    Like
    Love
    3
    4 نظرات 0 سهام 238 مشاهده 4
  • ‏کل جذابیت دختر به ترسو بودنشه
    دختری که سوسک بکشه به درد زندگی نمیخوره
    یهو بیاید در ترشی و مربا رو هم خودتون باز کنید دیگه
    ‏کل جذابیت دختر به ترسو بودنشه دختری که سوسک بکشه به درد زندگی نمیخوره یهو بیاید در ترشی و مربا رو هم خودتون باز کنید دیگه
    Like
    Love
    2
    2 نظرات 0 سهام 405 مشاهده
  • ‏هر چقدر هم خوشگل و خوشتیپ باشی ولی اخلاق نداشته باشی اصلا مهم نیست مهم اینه خوشگلی عزیزم

    ‏هر چقدر هم خوشگل و خوشتیپ باشی ولی اخلاق نداشته باشی اصلا مهم نیست مهم اینه خوشگلی عزیزم
    Love
    2
    4 نظرات 0 سهام 317 مشاهده
  • هرچی فکر میکنم
    اسپرسو بیشتر از عرق نیاز به مزه داره

    ☕️
    هرچی فکر میکنم اسپرسو بیشتر از عرق نیاز به مزه داره ☕️
    Like
    Love
    4
    2 نظرات 0 سهام 386 مشاهده
  • پول آدم از کارایی که می کنه در میاد؛
    اعتبارش از کارایی که نمی کنه...


    پول آدم از کارایی که می کنه در میاد؛ اعتبارش از کارایی که نمی کنه...
    Like
    2
    2 نظرات 0 سهام 214 مشاهده
  • ‏كوتاه بگم:
    آدم يه سرى كارارو ميكنه شرمنده دلش نشه
    بعدش شرمنده عقلش میشه!

    ‏كوتاه بگم: آدم يه سرى كارارو ميكنه شرمنده دلش نشه بعدش شرمنده عقلش میشه!
    Like
    3
    0 نظرات 0 سهام 215 مشاهده
  • وقتی می‌گم "چه خبر؟! روزت چطور بود؟" ، انتظار دارم برام صد تا ویدیو مسیج بگیری و یه عالمه مسیج بدی و رمان بنویسی تا بخونم. نه که بگی "سلامتی” لنتی ...
    وقتی می‌گم "چه خبر؟! روزت چطور بود؟" ، انتظار دارم برام صد تا ویدیو مسیج بگیری و یه عالمه مسیج بدی و رمان بنویسی تا بخونم. نه که بگی "سلامتی” لنتی ...
    Like
    Love
    4
    4 نظرات 0 سهام 444 مشاهده
  • من توی بحث و دعوا خیلی از تو عصبی تر و پر تر بودم، خیلیم زبونم از تو تیز تر بود، و بیش از اندازه حرف داشتم که می‌تونستم بزنم، ولی بازم حرفیو نزدم که حس می‌کردم دلتو می‌شکنه.
    من توی بحث و دعوا خیلی از تو عصبی تر و پر تر بودم، خیلیم زبونم از تو تیز تر بود، و بیش از اندازه حرف داشتم که می‌تونستم بزنم، ولی بازم حرفیو نزدم که حس می‌کردم دلتو می‌شکنه.
    Like
    Love
    4
    2 نظرات 0 سهام 483 مشاهده
  • ‏جایی راجع به سکوت می‌خوندم که می‌گفت:
    "سکوت انتهای محبت ما به کسی است که از او خشمی در خویشتن داریم، اما توان از دست دادنش را نه".
    ‏جایی راجع به سکوت می‌خوندم که می‌گفت: "سکوت انتهای محبت ما به کسی است که از او خشمی در خویشتن داریم، اما توان از دست دادنش را نه".
    Like
    Love
    5
    0 نظرات 0 سهام 585 مشاهده
  • #حکایت

    ⚽️

    یه همبازی داشتم دورانِ توپ پلاستیکی،
    توپ چهل تیکه داشت.

    وقتی می‌خواستیم فوتبال بازی کنیم
    می‌گفت به یه شرط توپ چهل تیکه‌ام رو میارم.
    به شرط اینکه من کاپیتان باشم.

    فوتبالش؟! نابود ...
    دور کمرش ده برابر قدش بود.
    ایشی‌زاکیِ محل بود
    ولی نه به اون بانمکی ...

    واسه بازی یار انتخاب می‌کرد.
    یار که چه عرض کنم، دوستاش رو انتخاب می‌کرد.

    تو پنج دقیقه انقدر گل می‌خوردن که
    توپش رو برمی‌داشت و با قهر می‌رفت خونه ...
    ما هم عشق توپ چهل تیکه ...

    کارمون به جایی رسیده بود که
    برای بازی کردن با توپ چهل تیکه
    گل نمی زدیم.

    دروازه‌ی خالی رو می‌زدیم تو در و دیوار،
    که صاحب توپ چهل تیکه قهر نکنه ...

    اون همبازیِ ما بعدِ یه مدت
    باورش شد که فوتبالش خوبه ...
    که ما نمی‌تونیم بهشون گل بزنیم.

    دیگه کم کم گل زدن یادمون رفت.
    بخاطر یه توپ چهل تیکه،
    ضعیف بودن رو انتخاب کردیم
    و رقیب رو قوی نشون دادیم.

    همین مثال رو تو تمام زندگیمون نگاه کنیم.
    چه جاهایی جلوی چه کسایی
    خودمون رو ضعیف نشون دادیم
    و توهمِ قوی بودن رو به دیگران دادیم.

    می‌خوام بگم با همون توپ پلاستیکی بازی کنید،
    ولی هیچ وقت جلوی کسی ضعف نشون ندید.

    چون توهم قوی بودن بهش دست میده.
    چون گل زدن رو، قوی بودن رو فراموش می‌کنید.

    #حکایت ⚽️ یه همبازی داشتم دورانِ توپ پلاستیکی، توپ چهل تیکه داشت. وقتی می‌خواستیم فوتبال بازی کنیم می‌گفت به یه شرط توپ چهل تیکه‌ام رو میارم. به شرط اینکه من کاپیتان باشم. فوتبالش؟! نابود ... دور کمرش ده برابر قدش بود. ایشی‌زاکیِ محل بود ولی نه به اون بانمکی ... واسه بازی یار انتخاب می‌کرد. یار که چه عرض کنم، دوستاش رو انتخاب می‌کرد. تو پنج دقیقه انقدر گل می‌خوردن که توپش رو برمی‌داشت و با قهر می‌رفت خونه ... ما هم عشق توپ چهل تیکه ... کارمون به جایی رسیده بود که برای بازی کردن با توپ چهل تیکه گل نمی زدیم. دروازه‌ی خالی رو می‌زدیم تو در و دیوار، که صاحب توپ چهل تیکه قهر نکنه ... اون همبازیِ ما بعدِ یه مدت باورش شد که فوتبالش خوبه ... که ما نمی‌تونیم بهشون گل بزنیم. دیگه کم کم گل زدن یادمون رفت. بخاطر یه توپ چهل تیکه، ضعیف بودن رو انتخاب کردیم و رقیب رو قوی نشون دادیم. همین مثال رو تو تمام زندگیمون نگاه کنیم. چه جاهایی جلوی چه کسایی خودمون رو ضعیف نشون دادیم و توهمِ قوی بودن رو به دیگران دادیم. می‌خوام بگم با همون توپ پلاستیکی بازی کنید، ولی هیچ وقت جلوی کسی ضعف نشون ندید. چون توهم قوی بودن بهش دست میده. چون گل زدن رو، قوی بودن رو فراموش می‌کنید. 💯
    Like
    2
    4 نظرات 0 سهام 1243 مشاهده
استوری بیشتر